خدایا با من حرف بزن

 

کودک نجوا کرد : خدایا با من حرف بزن

 

 

 

مرغ دریایی آواز خواند، کودک نشنید

 

 

 

سپس کودک فریاد زد : خدایا با من حرف بزن

 

 

 

رعد در آسمان پیچید ، اما کودک گوش نداد

 

 

 

 کودک نگاهی به اطرافش انداخت و گفت : ـ ـ ـ


 

 

 

 خدایا بگذار ببینمت

 

 

 

ستاره ای بدرخشید ولی کودک توجه نکرد

 

 

 

کودک فریاد زد : خدایا به من معجزه ای نشان بده

 

 

 

ویک زندگی متولد شد ، اما کودک نفهمید

 

 

 

کودک با نامیدی گریست خدایا با من در ارتباط باش بگذار بدانم اینجایی

 

 

بنابراین خدا پایین آمد و کودک را لمس کرد ولی کودک پروانه را کنار زد ورفت

 

 

 

یا حسین(علیه السلام)



موضوعات مرتبط: داستانک آموزنده ، ،
برچسب‌ها: خدایا با من حرف بزن ,

تاريخ : یک شنبه 22 مرداد 1391 | 1:21 | نویسنده : یالثارات الحسین |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.